دانشمندان ایرانی

جایی برای معرفی نبوغ ایران

دانشمندان ایرانی

جایی برای معرفی نبوغ ایران

ابو علی سینا


نام کامل : ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا


زادروز : ۳۷۰ قمری در بخارا (پایتخت سامانیان) در ازبکستان کنونی


درگذشت : جمعه ۱ رمضان ۴۲۸ قمری در همدان


محل زندگی : فرارود، خراسان، گرگان، ری و همدان


نام های دیگر : ابن سینا، پور سینا


پیشه :‌ فیلسوف، دانشمند


آثار : شفا، قانون، دانشنامهٔ علایی و رساله‌های بسیاری به عربی و فارسی


گفتاورد : تا بدانجا رسید دانش من، که بدانم همی که نادانم


ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا پزشک و شاعر ایرانی و مشهورترین و از تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایران است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون فی الطب یکی از معروف‌ترین آثار تاریخ پزشکی است.


کتاب قانون ابن سینا در سال ۱۵۹۳



نسخه‌ای از کتاب قانون ابن سینا به زبان لاتین، چاپ در سال ۱۴۸۴ میلادی در مخزن کتب نفیس کتابخانه مرکز علوم درمانی دانشگاه تکزاس در سن‌آنتونیو


وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که شمار زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن در کتاب تاریخ علم وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی می‌داند. همچنین وی او را مشهورترین دانشمند ایران می‌داند که یکی از معروف‌ترین‌ها در همهٔ زمان‌ها و مکان‌ها و نژادها است.


ابن سینا در روستای افشانه نزدیک بخارا متولد شد. زبان مادری اش فارسی بود. پدرش از صاحب منصبان در حکومت سامانی بود و وی را به مدرسه بخارا فرستاد در آنجا به خوبی تحصیل کند. پدر و برادر ابن سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیه شده بودند، اما ابن سینا از آن دو تبعیت نکرد. وی حافظه و هوشی خارق العاده داشت. به طوری که در ۱۴ سالگی از معلمان خود پیشی گرفت.(نیازمند منبع)۱

او علم منطق را به استادش ناتیلی آموخت. او کسی را نداشت که از وی علوم طبیعی یا داروسازی را فرا بگیرد و پزشکان مشهور از دستورالعملهای او تبعیت می‌کردند. البته وی در فراگیری علم ماوراء الطبیعه ارسطو دچار مشکل شد که تنها به کمک تفسیر فارابی توانست آن را بفهمد. او امیر خراسان را از یک بیماری سخت نجات داد. امیر خراسان در ازای این کار اجازه داد که ابن سینا از کتابخانه باشکوه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند. در سن ۱۸ سالگی، ابن سینا بر تمام علومی که بعدها شناخته شدند، تسلط یافت.

بقیه زندگی نامه از نوشته ی یک از شاگردان ابن سینا یعنی ابو عبید جوز جانی از زبان خود ابن سینا است :

کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها را نمی‌دانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیار سود جستم. چندی پس از این ایام پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم. چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا قربت پیدا کردم و به تالیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن در بخارا نیز کتاب‌هایی نوشته بودم.

در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود۲ ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آواره‌ای در شهرها می‌گشتم تا به گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. ابو عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد.

ابو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من به خدمت او پیوستم تا پایان حیات با او بودم. بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را که به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و از آنجا به قزوین و از قزوین به همدان رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت شمس‌الدوله دیلمی فرمانروای همدان رسید. در همین اوقات استادم کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد. چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید استاد وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد ۴ ماه در زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب به رشته تحریر درآورد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. من و برادرش و دو تن دیگر با وی همراه بودیم. پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم. علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و همنشین خود ساخت. استاد در این شهر کتاب شفاء را تکمیل کرد و به سال ۴۲۸ در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان می‌رفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و به خاک سپرده شد.

ابن سینا یک شاعر بزرگ هم بوده که یکی از مستند ترین اشعار او را در اینجا می گذاریم:

به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریاکه دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا
زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژده یوسفزحسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد بینا
علی عالی اعلا، ولی والی والاوصی سید بطحا، به حکمش جمله ما فیها
قوام جسم را جوهر، زمانی روح را رهبرکلام نیک پیغمبر، ولی ایزد دانا
حیدیثی خاطرم آمد که می‌فرمود پیغمبربه اصحابش شب معراج سر لیله الاسرا
به طاق آسمان چهارمین، دیدم من از رحمتهزاران مسجدی اندر درون مسجد اقصا
به هر مسجد هزاران طاق، هر طاق محرابیبه هر محراب صد منبر، به هر منبر علی پیدا
به پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن گفتندکه دیشب با علی بودیم، جمله جمع در یکجا
تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر:به غیر از خود ندیدم هیچ کس، در نزد آن مولا
اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبرنشسته بودم اندر خدمتش در گوشه‌ای تنها
که ناگه جبرئیل از، سلام آورد براحمدکه‌ای مسند نشین بازگاه قرب او ادنا
اگرچه بر همه ظاهر شدم بر صورتی، اماولیکن از همه بگذشت، با ما بود در بالا


۱- خواهشمند است هرکه از اعضا درباره این موضوع منبع دارد این مطلب را ویرایش کند

۲-در زمان تعویض حکومت اوضاع ایران دگرگون شده بود



پدید آورنده :

 علیرضا شفیعی 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد